با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
اینجاکجاست؟سازمان ملل یاکلاس ساخت بمب اتم؟ماکه نداریم ساختن بمب اتم رابلدنیستیم ای حقه بازآدم کش که هزاران فلسطینی راآواره کرده ای وچندین کلاهک هسته ای داری وحتی به ماموران سازمان هم اجازه بازرسی ازنیروگاهای خودرانمی دهی آقای نفهم چراکه ۳۲سال می گویم قصدساخت بمب اتم رانداریم حالا که نمی فهمی بایدگفت آقای نفهم حتی اون کشورهای که تشویقت کردنداون هاازتونفهم ترهستنداصلابه تاریخ جنگ ایران وعراق نگاه کرده ای؟صدام باچه تجیهزاتی اومدجلو؟ایران باچی رفت جلو؟عمل موفقیت علاوه برداشتن صلاح ومهمات داشتن رزمنده های باایمان بودکه الحمدالله جوانان جمهوری اسلامی منتظرلبیک رهبرشون هستندای توبی عرضه به ضرب زوروپول نگه می داری اگروضیعت خطری بشه فرارهم میکنندتسلیم هم می شوندکه این طوری هم هست جوان ایرانی درجنگ ازهیچی نمی ترسه چون به امیدبهشت میره اماجوانان شماچی؟ماآماده ایم الان اومده ی توسازمان ملل میگی ایران راه ساخت بمب اتم راتا۷۰درصدرفته نبایدبگذاریم به۲۰درصدراه برسه چون ۱۰درصدآن درعرض چندهفته یاچندروزدرست میشه همش طبق عکس هم توضیح دادی وبرایمان باماجیک قرمزخط قرمزهم کشیدی که نبایدبگذاریم ایران به۲۰دصدش برسه یعنی ۶ماه به مامهلت دادی ای بی عرضه خاک برسرت همین الان جرات داری حمله کن اون همه اول مظلوم نمای کردی تابرای ماخط قرمزبکشی زمین بری بالابری ازساخت صلح آمیزبودن دست نمی کشیم چراکه احمدی روشن هاداده ایم اگرمسئولین بخواهندکوتاه بیانددیگرماملت نمی گذاریم اون دوران خاتمی هرچی شماگفتیدخاتمی گفت چشم الان هرچه می خوریم ازاومی خوریم اوباعث شدتاشمابیایدنیروگاهاراپلمب کنید بودالبته مسئولین پابه پای مردم جلومیاینداگرقرارباشه مقابل هرگونه جنگ باشه می ایستیدم چندنکته به مقامات باغیرت کشوربه هوش ماالان درجنگ هستیم مخصوصامقامات امنیتی جنگ اقتصادی وجنگ نظامی هم در را داریم چه قبل انتخابات ریاست جمهوری۹۲که بعدش شورای نگهبان شماکه همیشه زحمت این چیزهارامی کشیدوبرگردن شمااست وکارسختی هم است ازشماهم تقاضای دارم که این دوره دوره ی سختی است نظری دارم به نظرم حتی ازوزارت اطلاعات درموردکاندیدهاکمک بگیردتاموفق شویدتاگراحیاناکاندیدی به ظاهرپرطرفداربودومشکل سازبوداسنادومدارک راروکنیدتاملت افرادرابشناسندچراکه کاندیدبعدی بایدپیگرراکتور های هسته ای باشه وکسی باشه باارگان نظامی وحدت داشته باشه نه اینکه کامل طرفداری یک ارگان نظامی باشه چون بنی صدرجگرمارادرآوردچون دوره بعداحتمال زیاددرجنگ فیزکی باشیم هست مگراینکه رئیس جمهورووقت بی عرضه باشه نیروگاهاراپلمب کرده باشه وبانفهم هادوست شده باشه اگراینطوری نشدوجنگ هم نشداین نشان پیروزی نظام است
پایگاه اینترنتی والاستریتژورنال 14 آگوست 2012 (24مرداد) به برنامه هستهای ایران پرداخت و نوشت: بحران هستهای ایران حدود 20 سال به طول انجامیده و در این مدت، شورای امنیت قطعنامههایی علیه آن تصویب کرده است. بسیاری معتقدند تنها گزینه نظامی میتواند ایران را متوقف کند، اما بهنظر میرسد ایران این تهدید را جدی نگرفته است. در عین حال، مشارکت ایران در سازمانهای بینالمللی، اصول بنیادین آنها را تضعیف میکند. منشور سازمان ملل میگوید عضویت برای کشورهای دوستدار صلح که به الزامات این منشور پایبند هستند، آزاد است و... میتوانند و مختار هستند که این الزامات را اجرا کنند.» جمهوری اسلامی به طور شفاف پایبند به این الزامات نیست. در ادامه مقاله آمده است: ایران بارها خواستار نابودی اسرائیل شده و از لحن یهودستیزی و ضداسرائیلی در موضعگیریهای خود استفاده کرده که این موضوع، ناقض کنوانسیون ژنو است. در عینحال، ایران بارها مورد تحریم شورای امنیت و محکومیت از سوی آژانس بینالمللی انرژی هستهای قرار گرفته است. کمک به رژیم اسد در کشتار شهروندان سوری را نیز باید به پرونده ایران افزود. همچنین این کشور بهطور منظم میزبان نشستهای نفی هولوکاست است. با وجود این، سازمان ملل از رهبران ایران استقبال کرده است. ایران اخیراً در طول اجلاس مبارزه با مواد مخدر، «صهیونیستها» را به گسترش و توزیع مواد مخدر در سراسر جهان متهم کرد. ایران سایر سازمانهای بینالمللی را نیز تضعیف میکند. در حال حاضر، صندوق بینالمللی پول با بانک مرکزی ایران همکاری میکند و حسابی حدود یک میلیارد دلاری از این بانک در اختیار دارد. در پایان مقاله آمده است: آمریکا و اتحادیه اروپا این بانک را به دلیل پولشویی از جمله انتقال پول به نیروهای نظامی ایران و فعالیتهای هستهای این کشور تحریم کردهاند. شرکت ایران در این سازمانها غیرقابل قبول است. ایران باید بهدلیل سرپیچی از قوانین بینالمللی پاسخگو باشد. ماده ششم منشور سازمان ملل بهصراحت از اخراج اعضایی سخن به میان میآورد که به طور مداوم اصول مندرج در این منشور را نقض کردهاند. مجازات کمتر در ماده پنجم درج شده که در آن از تعلیق حقوق و مزایای عضویت سخن به میان میآید. همچنین سازمان ملل قدرت رد اعتبارنامههای هیئت ایرانی را دارد؛ همچنان که در مورد هیئت آفریقای جنوبی در سال 1974 این اقدام را صورت داد.
تحلیلها: این پایگاه اینترنتی صهیونیستی که دستش را از همه جا کوتاه شده دیده و از اینکه ایران تسلیم فشارهای وارده نشده عصبانی است، به موضوعاتی توسل پیدا کرده که یا درباره ایران صدق نمیکند مانند بحث عضویت کشورها در سازمان ملل که در ابتدای مطلب به آن اشاره شده است و یا کاملاً درباره آمریکا و رژیم صهیونیستی صدق میکند، مانند کشتار شهروندان و یا توزیع گسترده مواد مخدر. اگر ادعاهای واهی اینچنینی در عمل برای آمریکا و رژیم صهیونیستی آوردهای داشت، خیلی پیشتر به سراغ آن میرفتند.
روزنامه هاآرتص 23 سپتامبر 2012 (2 مهر) در مقالهای به راهبرد نظامی رژیم صهیونیستی در قبال ایران پرداخت و نوشت: در بحثهای عمومی در مورد حمله به ایران از این نکته غفلت شده است که چگونه تغییرات منطقهای در سالهای اخیر بر تفکر ایهودباراک و بنیامین نتانیاهو تأثیر گذاشته است. نتانیاهو و باراک در مورد مسائل مطرح در بحثهای عمومی به حد کافی آگاهی دارند. خطرات پیش روی اسرائیل در نتیجه دستیابی ایران به تسلیحات هستهای، میزان آسیبرسانی حمله نظامی اسرائیل به توانمندیهای ایران و نیز بهایی که اسرائیل در نتیجه واکنشهای نظامی ایران و حزبالله باید بپردازد، از جمله موارد مهمی است که مد نظر این دو مقام اسرائیلی قرار گرفته است تا آنجا که نتانیاهو و باراک نگرانند]چراکه[ توانمندی هستهای ایران تهدیدی فوری و وجودی علیه اسرائیل بهشمار میرود، با وجود این، حمله یا عدم حمله و چگونگی و زمان انجام آن به محاسبات گستردهتر بستگی دارد. در ادامه مقاله آمده است: چنین ملاحظاتی مطابق درک اسرائیل از خطرات در میانمدت یا بلندمدت ارزیابی میشود. مطابق آنچه باراک و نتانیاهو میپندارند، در نتیجه تغییرات منطقهای، خطرات پیش روی اسرائیل جدیتر شده است: پیروزی اخوانالمسلمین در مصر، احتمال ظهور رژیمی اسلامی در نتیجه سرنگونی بشار اسد، احتمال حرکت رژیم اردن در مسیر تونس، لیبی و مصر و تأثیرات تغییر رژیم در جهان عرب بر حماس در غزه، همگی محورهای حساسی برای آینده محیط امنیتی اسرائیل بهشمار میروند. این خطرات در کنار واقعیتهایی مانند تضعیف قدرت بازدارندگی اسرائیل پس از جنگ دوم لبنان و ناکامی آن در سرنگونی رژیم حماس در غزه در عملیات سرب گداخته، بر ابعاد احساس ناامنی اسرائیل در محیط پیرامون میافزاید. بنابراین، نتانیاهو و باراک با مسئلهای روبهرو هستند که فراتر از یافتن راهی برای جلوگیری از هستهای شدن ایران است. آنها با چالش احیای توانایی بازدارندگی اسرائیل در پرتو چالشها و خطرات نوظهور منطقهای مواجه هستند. بنابراین، منطقی است تصور کنیم نتانیاهو و باراک تصمیم به حمله علیه ایران نخواهند گرفت، مگر آنکه احساس کنند چنین حملهای ضربهای مرگبار به برنامه هستهای ایران خواهد زد یا حداقل ایران را ملزم میکند دورهای طولانی را صرف برطرف کردن خسارات کند. آیا اسرائیل از توانایی انجام چنین حمله مرگبار و ویرانگری علیه برنامه هستهای ایران برخوردار است؟ در پایان مقاله آمده است: اما این نکته نیز وجود دارد که شاید تهدیدات نتانیاهو و باراک به حمله نظامی، توخالی هستند و هدف آن، فشار بر جامعه بینالملل برای تشدید تحریمهای ضدایرانی است. تهدیدات توخالی بر فرسایش توان بازدارندگی میافزاید و نتانیاهو و باراک نیز از این واقعیت آگاهی دارند. در عینحال، تمایل آنها به مقابله علنی با مخالفان داخلی و خارجی حمله نظامی نیز میتواند دلیلی برای جدیت نیات آنها باشد. این فرض منطقی است که این دو مقام اسرائیلی در مورد اقدام نظامی گستردهتر میاندیشند که در آن حمله به تأسیسات هستهای ایران تنها سرآغاز جنگی گستردهتر است. این الگوی حمله میتواند از اجزای زیر تشکیل شده باشد: نخست، یک اقدام نظامی گستردهتر برای نابودی تأسیسات هستهای و سکوهای موشکی ایران که حمله هوایی بهتنهایی نمیتواند این اهداف را محقق کند. نتانیاهو و باراک پیشینه نظامی دارند که عملیات نظامی علیه خاک دشمن از جمله تجربیات آنهاست. واکنش حزبالله هرچند محدود نیز میتواند اقدام نظامی علیه لبنان به منظور ریشهکنی حزبالله را سرعت ببخشد. احتمال عملیات علیه حماس نیز وجود دارد. بهمنظور به حداکثر رسیدن اهداف جنگ، اسرائیل باید پیش از تحکیم دولت جدید مصر، جنگ داخلی در سوریه و انتخابات آمریکا، جنگی چندوجهی را مدیریت کند.
تحلیلها: نویسنده به واقعیتهای مهمی پرداخته که هم در تحلیل و تصمیم صهیونیستها نقش دارد و هم در تحلیل و محاسبات ایران. با اینکه نویسنده در پایان، رژیم صهیونیستی را به حمله زودرس دعوت کرده؛ اما هیچ مقامی در رژیم صهیونیستی بدون پاسخ قطعی به دو پرسش نمیتواند حمله به ایران را تجربه کند. پرسش اول همانی است که نویسنده طرح کرد: «آیا اسرائیل از توانایی انجام چنین حمله مرگبار و ویرانگری علیه برنامه هستهای ایران برخوردار است؟» پرسش دوم هم اینکه آیا آنها توان درگیر شدن در یک جنگ گسترده، فراگیر و زمانبر را دارند؟ از سخنان دیشب سردار سلامی در گفتوگوی تلویزیونی برمیآید واکنش مرگبار و کوبنده ایران به هر اقدام نظامی احتمالی رژیم صهیونیستی که بسیار حجیم و گسترده نیز خواهد بود، پنجه قدرتمند ایران بر گلوی نحیف رژیم صهیونیستی است.